وظیفه مستضعفان (قرآن)قرآن کریم هجرت از محيط كفر و گناه را بر مستضعفانِ داراى قدرت واجب می داند. ۱ - وجوب هجرتقرآن کریم هجرت از محيط كفر و گناه را بر مستضعفانِ داراى قدرت واجب می داند :««إنّ الّذين توفّيهم الملـئكة ظالمى أنفسهم قالوا فيم كنتم قالوا كنّا مستضعفين فى الأرض قالوا ألم تكن أرض اللّه وسعة فتهاجروا فيها فأولـئك مأويهم جهنّم وسآءت مصيرا » کسانى که فرشتگان ( قبض ارواح ) روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند و به آنها گفتند شما در چه حالى بودید (و چرا با اینکه مسلمان بودید در صف کفار جاى داشتید!) گفتند ما در سرزمین خود تحت فشار بودیم ، آنها (فرشتگان ) گفتند مگر سرزمین خدا پهناور نبود که مهاجرت کنید! پس آنها (عذرى نداشتند و) جایگاهشان دوزخ و سرانجام بدى دارند. . ۲ - سوال ملائکهسوال ملائکه که مى پرسند: (( فیم کنتم )) سوالى است از حال و وضعى که از نظر دین در زندگی داشتند و اینها که مورد سوال قرار مى گیرند، کسانى هستند که از جهت دین وضع خوبى نداشتند و لذا در پاسخ ملائکه به جاى اینکه حال خود را شرح بدهند سبب آن را ذکر مى کنند، و آن سبب این است که در زندگى در سرزمینى زندگى مى کرده اند که اهل آن مشرک و نیرومند بودند و این طائفه را استضعاف کرده ، بین آنان و بین اینکه به شرایع دین تمسک جسته و به آن عمل کنند حائل شدند. ۳ - عذر استضعاف، مانع دیندارىو چون این عذر یعنى عذر استضعاف (البته اگر راست گفته باشند ) بدین جهت مانع دیندارى آنان شده که نخواسته اند از آن شهر و آن سرزمین چشم بپوشند، و گرنه دچار این استضعاف نمى شدند، چون مشرکین نیرومند آنجا در سایر سرزمین ها نیروئى نداشته اند، پس استضعاف این مستضعفین بطور مطلق نبوده ، استضعافى بوده که خودشان خود را به آن دچار کردند و مى توانستند با کوچ کردن از سرزمین شرک به سرزمین دیگر خود را از آن برهانند، لذا فرشتگان ادعاى آنان را که گفتند: ما مستضعف بودیم تکذیب مى کنند و مى گویند: زمین خدا فراخ تر از آن بود که شما خود را در چنان شرائط قرار دهید، شما مى توانستید از حومه استضعاف درآئید و به جاى دیگرکوچ کنید، پس شما در حقیقت مستضعف نبودید، چون مى توانستید از آن حومه خارج شوید، پس این وضع را خود براى خود و به سوء اختیار خود پدید آوردید. پس جمله : « الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها » استفهامى است توام با سرزنش ، همچنانکه سوال (( فیم کنتم )) نیز این سرزنش را در بر دارد، ممکن هم هست بگوئیم : استفهام اول براى تقریر است ، یعنى به راستى مى خواهند بپرسند چه وضعى داشته اند، چون این سوال از ملائکه موکل بر قبض ارواح اختصاص به ظالمین ندارد، بلکه همانطور که از آیات سوره نحل نیز استفاده شد، این سوال را ازهمه مى کنند، چه متقین و چه غیر ایشان ، و به راستى مى خواهند بفهمند که این شخص که دارند جانش را مى گیرند، از کدام طائفه بوده ، و وقتى معلومشان شد که از ظالمین بوده ، آن وقت به عنوان سرزنش مى پرسند: « الم تکن ارض الله واسعه » ، پس استفهام دوم به هر حال توبیخى است ، چه اینکه اولى نیز توبیخى باشد و چه نباشد. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «وظیفه مستضعفان». ردههای این صفحه : استضعاف | موضوعات قرآنی
|